چهارشنبه

Entry for 16 Sep 2009


گروه آريان 9 نفره يا 8 نفره! بالأخره كدوم؟!




اخبار زيادی خوندم كه دال بر اين است كه نينف اميرخاص نوازنده كيبورد و ... گروه آريان ديگه بر نمی گرده به گروه آريان. مثلا همين پست قبلی يا ...


اگه اين طوره پس چرا تو سايت گروه آريان هم چين خبری رو منتشر نمی كنن. من كه فك می كنم هنوز قطعی نشده.


گذشته از همه ی اين ها توی سايت رسمی گروه آريان نوشته شده بود كه نينف برای ادامه ی تحصيل به آمريكا رفته و بعد از يك سال برمی گردد و در اين مدت ملودی ها و آهنگ ها را برای گروه ارسال خواهد كرد.




نيما آريان دوست_ شاد و آريانی باشيد


شنبه

Entry for 12 Sep 2009


ادامه مصاحبه شراره فرنژاد


در پارت قبلی , گفتگو به جایی رسید که به گفته سرکار خانم شراره فرنژاد وقتی آریان در قشم روی صحنه رفت اصلا فکر نمی کردن به اینجا برسن و اینک ادامه گفتگوی من در آن بعد از ظهر داغ تابستانی . بدون روتوش , بدون سانسور با عبور از همه خط قرمز ها
محمد : فکر می کنید دلیلش چی بود که به اینجا رسیدین ؟
شراره : نمی دونم شاید خیلی دوست داشتیم برسیم (با خنده)
محمد : فکر می کنید چند سال دیگه گروه بمونید چون تو ایران کار گروهی کردن تقریبا غیر ممکنه
شراره : اصلا مشکل ایران نیست , اصولا تو موسیقی کار گروهی کردن کار سختیه . شما اونطرف رو نگاه کنید همین جاستین تیمبر لیت توی گروه بود الان جدا داره می خونه . وست لایف باز گروه بودن یکیشون جدا شد . نمی شه یعنی ناخودآگاه بالاخره یا یه شرایطی پیش می یاد یا یه نفر ازدواج می کنه دیگه دیگه نمی خواد ادامه کار موسیقی بده یا یه نفر احساس می کنه بهش فضا داده نمی شه یه ایده هایی تو ذهنش داره که تو گروه نمی چرخه می خواد لاین خودش زو بره جلو . هر اتفاقی می تونه بیفته کار گروهی کردن مختص اینه که ایران نشه انجام داد هیچ جای دنیا کار گروهی تو هر زمینه ای باز فکر کنم یه جای کار می لنگه .
محمد : در هر صورت چند سال دیگه فکر می کنید گروه بمونید چون شما یه جورایی رکورد رو شکستین دیگه 10 سال 12 سال ؟
شراره : بعید می دونم اگر اتفاق خاصی نیفته یعنی اجازه فعالیت داشته باشیم مشکل خاصی داشته باشیم
محمد : تا حالا شده ممنوع الفعالیت بشین ؟
شراره : اصلا . شده فعالیت نداشته باشیم ولی مهر ممنوع الفعالیت بهمون نخورده
محمد : تلخ ترین اتفاق آریان براتون چی بود ؟
شراره : رفتن نینف
محمد : رفتن نینف سخت تر بود یا کنسرت که لغو شد ؟
شراره : رفتن نینف . ما از این کنسرت ها که لغو بشه زیاد داشتیم
محمد : خوب این کنسرت رو آقای رجب پور نزدیک بود دیگه سکته کنه
شراره : آقای رجب پور مشکلش چیز دیگه بود که داشت سکته می کرد ما مشکل نداشتیم (با خنده)
محمد : علم بهتر است یا ثروت ؟
شراره : ثروت البته (با خنده)
محمد : موسیقی کدوم گروه یا خواننده رو دنبال می کنید . بین المللی , داخل , خارج ؟
شراره : تو ایران سیروان و سعید مدرس خیلی دوست دارم کارهاشون رو . کارهاشون یه رنگ خاصی داره . قشنگ تشخیص می دم . جالبه یه موزیک داشتم می شنیدم صدای سعید مدرس نبود ولی یه آن گفتم فکر کنم این سعید مدرس ساخته باشه و تحقیق کردم دیدم سعید مدرس ساخته . سیروان رو خیلی دوست دارم . هم آلبوم یکش رو هم آلبوم دو رو . بعضی آهنگهاش رو که می شنوم تقریبا دیوانه می شم .
محمد : نظرتون راجع به موسیقی رپ ؟ موسیقی که الان خیلی هوادار داره
شراره : من نسبت بهش خیلی سوسو هستم پنجاه پنجاه .
محمد : مگه اهنگی که خوندین "من اگه جای تو بودم" رپ نیست ؟
شراره : چرا اما ربطی نداره
محمد : رپ آریانیزه شده ؟
شراره : آره به نوعی رپ آریانیزه شدس ولی صحبت سر اینه که چه موسیقی رو بیشتر دوست دارم . من رپ رو جزء چیزهایی که خیلی دوست داشته باشم نیست . جالب اینجاس ما اصلا قرار نبود رپ داشته باشیم اقای رجب پور پیشنهاد داد یه رپ بذاریم بعد من و نینف داشتیم یه آهنگ مشترک کار می کردیم یه دفعه یه جرقه ای خورد تو سرمون که می خوای این رو رپ بریم . داستان اینجوری شد قراری نبود رپ بخونم .
محمد : اصلا به نظر شما رپ موسیقی هستش ؟ چون من خیلی راجع به رپ تحقیق کردم از خیلی از اهالی موسیقی پرسیدم . خیلی ها اصلا رپ رو موسیقی نمی دونن .
شراره : چرا واسه خودش یه سبک خاصی از موسیقیه وقتی این همه هم طرفدار داره . من هم نمی گم طرفدارشم یعنی چه طور بگم من تو ماشینم رپ نمی ذارم گوش بدم .
محمد : نظرتون راجع به گروه ها و موسیقی های زیرزمینی که بعد می شه رو زمینی بعد می شه بالا زمینی یا یسری موسیقی ها هست که بالا زمینی هست بعد می شه زیر زمینی چیه ؟ خیلی خواننده ها اصلا اینجوری خودشون رو معروف می کنن یه آهنگ می دن مثلا چاوشی سبک کارش خوبه اما اول اومد خودش رو تو اینترنت مطرح کرد بعد البوم داد . متوجه اید خیلی ها میان خودشون رو زیر زمینی معروف می کنن .
شراره : خوب این هم یه روشه
محمد : یا مثلا یه خواننده لس آنجلسی بود اومد اینجا
شراره : این یه روشه هیچ ربطی نداره حتما نباید یه مسیر خاص طی بشه آدم به یه جایی برسه یه نفر زبل تره میانبر می زنه اشکالی نداره
محمد : چرا شما میانبر نزدین ؟
شراره : ما زمانی که فعالیت می کردیم راه میانبر نداشتیم واقعا
محمد : یعنی چی ؟ یعنی اون موقع اینترنت نبود ؟ اینترنت بود که
شراره : ما از اولش شروع کردیم با سیستمی کار کردن و با شرکتی کار کردیم که به نوعی متعهد بودیم نسبت بهش نمی تونستیم جدا از اون داستان بریم . بعد یه چیزی بهتون بگم همون کسی رو که می گین یا به قول خودتون زیرزمینی فعالیت می کنن مگه ممنوع الفعالیت نیست ؟ چرا ما ممنوع الفعالیت نیستیم ؟ دلیلش همینه دیگه . ما همیشه یه کاری کردیم که ممنوع الفعالیت نشیم . یعنی همیشه مجاز به فعالیت باشیم شرایط رو طوری کردیم که اگه یه کم پامون رو این طرف تر می ذاشتیم همین اتفاق واسمون می افتاد. کج دار و مریض رفتیم جلو که اون اتفاق نیفته .
محمد : چقدر دردسر مجوز داره آهنگ و ترانه و غیره
شراره : زیاده . خیلی گیر می دن . حتی به حدی رسیده که به آهنگه های ما گیر نمی دن . می دونین چرا ؟ چون تمام گیرهای اونها رو فهمیدیم خودمون رعایتش می کنیم .
محمد : حتی من شنیدم باید اون جلد آلبوم رو هم مجوز بگیرین .
شراره : آره عکس هاش نباید مشکلی داشته باشه
محمد : فکر نمی کنید اگه یه گروه آریانی آمریکا بود خیلی راحتر و موفقتر بود ؟
شراره : .... نمی دونم چی بگم
محمد : آیا به نظرتون درسته موسیقی داخل و خارج چیزی که می گن لس آنجلسی رو مقایسه کرد ؟ مقایسه درسته ؟
شراره : یه چیزی بهتون بگم هیچ اشکالی نداره موسیقی رو با هم مقایسه کنیم و حتی خیلی راحت می تونم بگم الان اینجا خیلی از اونها جلوس با وجودی که اونها آزادی دارن ولی موسیقی اینجا خیلی جلوتر از اونوره . اون طرف من نمی دونم دارن چیکار می کنن . چون خواننده های خیلی خوبی اونجا هستن چرا این اتفاق داره میافته من نمی دونم یا اینجا خیلی نیروهای جونتر هست که عده اشون هم زیاده شعر خوب می گن آهنگ خوب می سازن و به اون سمت نمی رسه یه عده خاصی دارن اونجا فعالیت می کنن که شعر و آهنگشون تموم شده چه اتفاقی داره میافته نمی دونم . نظر من رو بخواین , خیلی از موسیقی های خواننده های اونطرف رسیده دستمون من مثلا خیلی عادت دارم آهنگ سلکت (select) می کنم و بعد پشت سر هم می ذارم تو ماشین گوش می دم شاید باورتون نشه مثلا می گم از آلبوم سیروان از آلبوم سعید مدرس اگه هست نه تا آهنگ داره چهار پنج تاش رو انتخاب می کنم شاید یکی دو تاش مورد پسند من نباشه ولی از یه خواننده ای مثلا مثل هلن که خیلی خوب می خونه من خیلی قبولش دارم تحصیلات تو اتریش داره تحصیلات موسیقی داره تحصیلات عالیه داره یه دونه آهنگش رو من پسندیدم . از یه آلبوم آنچنانیش من یه دونه آهنگش رو پسندیدم .
محمد : خواننده های اون طرف آب مثل ابی , سیاوش شمس در مورد اریان گفتن من خودم تو مصاحبه هاشون شنیدم اینا تاثیری رو کارتون داشته ؟
شراره : خوب آدم خوشش میاد مثلا سیاوش قمیشی خیلی از ما تعریف کرده من خودم خیلی سیاوش قمیشی رو خیلی دوست دارم . چرا تاثیر نداشته باشه آدم یه حس خوبی بهش دست می ده کسایی که پیشکسوت هستن وقتی تعریف کنن از آدم خیلی لذت داره
محمد : فکر می کنید نهایت آریان کجاست ؟
شراره : نمی تونید تعیین کنید نهایت واسه چیزی . درسته ما خیلی کشورها رفتیم ولی بین المللی نشدیم . موسیقی مون بین المللی بشه اون موقع نهایت آریان می تونه بشه
محمد : فضای موسیقی بین المللی شدن هست ؟
شراره : نه
محمد : نهایت خودتون ؟ تو گروه آریان یا جدا از اون به کجا برسین ؟
شراره : از نظر موسیقی ؟ همون بین المللی شدن
محمد : به غیر از کیریس دی برگ خواننده ای هست دوست داسته باسین باهاش بخونین ؟
شراره : قاعدتا ok هستش من دوست دارم با یسری خواننده ها بخونم ولی حالا نفر بعدی وجود داره یا کی باشه هنوز بهش فکر نکردیم
محمد : خاطره از کیریس دی برگ
شراره : من شاید کیریس دی برگ خواننده محبوب از دوران کودکیم هستش . روزی که علی گفت یه همچین کاری رو اومدیم و انجام دادیم من که قشنگ شوکه بودم و موقعی که رفتیم اونجا یه آدم خیلی خاکی و اصلا اون چیزی که آدم تصور می کنه کیریس دی برگ و فلان و اینا نیست . با یه لباس خیلی ساده اومد تو استودیو من اصلا تقریبا داشتم غش می کردم . واقعا این خواننده رو خیلی دوست دارم و یکی از زیباترین اتفاقات زندگی من بود خوندن با کیریس دی برگ .
محمد : خیلی ها سعی کردن این قضیه رو کوچک کنن . خوندن آریان با کیریس دی برگ . گفتن کیریس دی برگ یه خواننده ای که دیگه قدیمی شده هوادار نداره معمولا میاد با گروه هایی که مطرح نیستن کنسرت می ذاره که باز خودش رو مطرح کنه . این حرفها زیاد بود من تو مجله ها خیلی می خوندم . به نظر من آوردن کیریس دی برگ خودش یه اتفاق خیلی بزرگ بود بعد از بیست و هفت هشت سال سی سال بتونی یه چنین خواننده ای رو بیاری خیلی ها سعی کردن این اتفاق رو کوچک کنن . نظر خودتون چیه ؟ یه اتفاق ساده می دونستن یه جوری می خواستن بگن کیریس دی برگ عددی نیست حالا اینا خیلی بزرگش کردن . متوجه اید چی می گم ؟
شراره : نمی دونم چی بگم
محمد : من مجله های موسیقی رو می خونم خیلی ها از اون طرف به قضیه نگاه می کنن . گفتن رفته با فلان خواننده تو بحرین خونده یه خواننده که هیچ کس نمی شناخته کنسرت اجرا کرده خوب آریان مگه چیکار کرده ؟
شراره : خوب کسایی که اینها رو می نویسن باید فکر این هم باشن که با هر کسی نمی تونیم بخونیم ما یه کسی رو باید انتخاب می کردیم من کیریس دی برگ رو زیر سوال نمی برم چون از نظر من کیریس دی برگ اسطوره اس حالا این آدمها نظر خودشون رو دارن ولی نمی دونم نظرشون این بوده که ما با کی بخونیم ؟ ما با هر کس می تونستیم بریم بخونیم . دست رو هر کسی می تونستیم بذاریم و خوب مطمئنا از خداشون بود چون برای اونها فرق نمی کنه برای اونها جالب هم هست یه داستانی از ایران جالبه . ایران کشور شوخی نیست تو جهان یعنی به خاطر شرایطی که داره .قبل از این شرایطی که الان بوجود اومده و کلی اونطرف صدا کرده ولی قبل از این داستان همچین گروهی از ایران وقتی اینهمه خبرنگار برانگیزیم ما , اگه میان ایران در مورد یه چیز دیگه تحقیق کنن حتما تو برنامه اشون می ذارن که تو قسمت موسیقی با آریان هم مصاحبه کنن پس آریان مطرحه و فکر نمی کنم هیچ خواننده ای بدش بیاد با آریان بخونه ولی مشکل اینه که ما محدودیت داریم نمی تونیم باهاشون بخونیم
محمد : فکر می کنید یه آریان دیگه ممکنه بوجود بیاد ؟
شراره : نه . خیلی سعی کردن
محمد : حالا چرا گروه هایی که به سبک آریان شروع کردن موفق نبودن ؟
شراره : برای اینکه همیشه کپی سازی کار غلطیه برای اینکه مردم اورجینالش رو دوست دارن وقتی کپی اش رو می بینن لذتی نمی برن . دقیقا دلیلش همینه . بعد میافتن رو دور اینکه ای داره ادای اون رو در میاره ها براشون خیلی لذت نداره
محمد : مثلا خیلی گروه ها بودن که گروه کرشون رو سه نفر کردن سه تا دختر کردن یه فلوت اضافه کردن یه ویلونیست سعی کردن بگن ما یه سبک دیگه هستیم
شراره : گفتم دیگه اگه دارن همین کار رو انجام می دن یه سبک دیگه نیستن
محمد : فکر نمی کنید اول بودن هم خیلی بهتون کمک کرد ؟
شراره : چرا . صد در صد . ولی آخه همیشه هم همینه . همیشه اون ایده ای که اول اجرا میشه اولین نفر اجراش می کنه برنده اس دیگه
محمد : یه نفر که داره بجای نینف به گروهتون اضافه می شه ولی قرار نیست گروهتون کم و زیاد بشه ؟
شراره : فعلا نه
محمد : فکر می کنید همین تعداد کافیه ؟
شراره : چه لزومی داره کافی نباشه
محمد : با کسایی که رفتن ارتباط خاصی دارین ؟
شراره : منظورتون گلزار ؟
محمد : گلزار , گیتار بیس می زد امیرحسین مستعد , نینف هم که مشخصه
شراره : نه . از امیر که به شخصه خبر ندارم البته توی فیس بوک هست المان هست خبر دورا دور داریم . ازدواج کرده بچه دار شده ولی خبر مستقیم نه اینها رو هم من از دور و بر شنیدم . رضا هم اینقدر گرفتاره در حد خبرهایی که همه دارند ما هم داریم .
در اینجا صحبت هامون ناخوداگاه رفت به سمت گلزار و زمانی که در آریان بود و جدا شدنش از آریان . برای خواندن گفتگوی من درآن بعد از ظهر داغ تابستانی و صحبتهای شنیدنی سرکار خانم فرنژاد تا بخش بعدی منتظر بمانید

ادامه دارد ....

مطمئنم اين پست يا حداقل بعدی 2 تا نظر بيش تر داره چون درباره ی گلزار كه اين روزا در بازداشت هم به سر می بره؛ نوشته شدهD:
گلزار منفور

پنجشنبه

Entry for 10 Sep 2009



همزمان با جشنواره تابستاني كيش !!!!!!!
گروه آريان آلبوم چهارم خود را در كيش كنسرت مي‌دهد!!!!!


خبرگزاري فارس:رجب‌پور مدير شركت فرهنگي هنري ترانه شرقي گفت:همزمان با جشنواره تابستاني كيش، گروه آريان براي اولين بار پس از انتشار آلبوم چهارم‌شان، به مدت 6 روز در كيش كنسرت مي‌دهد.
محسن رجب‌پور مدير شركت فرهنگي هنري ترانه شرقي كه عهده دار برگزاري كنسرت‌هاي شبانه يازدهمين جشنواره تابستاني كيش است، در گفت و گو با خبرنگار موسيقي فارس گفت: همزمان با جشنواره تابستاني كيش كنسرت‌هاي مختلفي در ژانرهاي گوناگون در كيش در حال برگزاري است كه به دنبال آن گروه آريان بعد از انتشار چهارمين آلبوم‌شان با عنوان «بي‌تو با تو»اولين كنسرت خود را در كيش برگزار مي‌كنند. وي افزود:اين كنسرت از 31 تير تا 5 مرداد در اين منطقه و در يازدهمين جشنواره تابستاني كيش برگزار خواهد شد. رجب‌پور با اشاره به ديگر كنسرت‌هاي اين جشنواره اظهار داشت: در اين جشنواره علاوه بر اينكه در طول روز موسيقي‌هاي فولك محلي، سنتي و موسيقي بانوان وجود دارد هر شب كنسرت موسيقي پاپ هم برگزار مي‌شود كه تاكنون خوانندگاني چون محسن يگانه، كنسرت مشترك حميد خندان، مازيار عصري و مهران احراري، گروه گپ و اجراي مشترك بهنام علمشاهي با آريا جهان ميرزايي، ‌رامين بي‌باك و حميد رهنورد در اين 15 روزي كه از جشنواره گذشته كنسرت‌هاي خود را برگزار كرده‌اند. مدير شركت فرهنگي هنري ترانه شرقي ادامه داد:طي شب‌هاي آينده نيز حميد عسگري ، احسان خواجه اميري، بابك جهان بخش، قاسم افشار ، معراج محمدي، بهنام صفاريان و ... كنسرت‌هاي خود را برگزار خواهند كرد كه البته تمامي اين اجراها با مجوز رسمي از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار شده و مي‌شوند. وي در خصوص عدم اجراي گروه آريان و ديگر گروههاي موسيقي شركت كننده در جشنواره كيش، در تهران بيان داشت:متاسفانه دارندگان مكان در تهران از اينكه تالارهايشان را براي اجرا در اختيار ما بگذارند، اكراه دارند. ما در حال حاضر تنها تالار وزارت كشور را براي برگزاري كنسرت‌هاي پاپ داريم اما سياستهاي اين تالار نيز تغيير كرده به طوري كه ديگر تالار بزرگ كشور را در اختيار كنسرت‌هاي پاپ قرار نمي‌دهند. مدير هنري گروه آريان ادامه داد: به غير از تالار بزرگ كشور، سالن ميلاد وجود دارد كه آن هم سال‌ها است كه تعطيل است و يك سرمايه هنگفتي كه براي ساخت آن شده، بلاتكليف مانده است. وي با اشاره به فضاهاي باز براي برگزاري كنسرت‌ها گفت: متأسفانه مكان‌هاي روبازي مثل سعدآباد و نياوران از همين وضعيت برخوردارند چرا كه ما از اول تابستان 3 درخواست كتبي مكرر به كاخ سعد آباد داديم كه به دليل تغيير مديريت در كاخ و دخالت بعضي از آدم‌هايي كه مسئول نيستند، باعث شده ما نتوانيم در تابستان كنسرت دهيم. مدير شركت فرهنگي هنري ترانه شرقي بيان داشت: به عقيده من اين كار ناصوابي است كه در تابستان كه جوانان مملكت و بسياري از دانش آموزان اوقات فراغت بيشتري دارند كنسرت‌ها برگزار نشود.به نظر من خيلي به‌جا است كه ما كنسرت‌هاي سنتي را در زمستان بگذاريم و كنسرت‌هاي جوان‌پسندانه‌تر را در تابستان برگزار كنيم. رجب‌پور در خاتمه خاطرنشان كرد: كنسرت‌هاي يازدهمين جشنواره تابستاني كيش تا 10 شهريور ادامه دارد. انتهاي پيام/ا



به نقل از پايگاه رسمی گروه آريان


با توجه به اخبار ضد و نقيضی که در خصوص اجرای گروه آريان در کيش به گوش می رسد به اطلاع هواداران عزيز آريان می رسانیم که اين گروه در جشنواره تابستانی سال 1388 کيش اجرای کنسرت نخواهد داشت.


جالب تر از همه اين كه عكس های كنسرت رو هم گذاشته بود!! البته قديمی بود. يعنی چی خوب؟!


نيما آريان دوست_ شاد و آريانی باشيد


Entry for 10 Sep 2009


مصاحبه با شراره فرنژاد


در پارت اول گفتگو به شایعه ها و حاشیه ها رسیدیم و قرار شد من از شایعه های شنیده شده بگم و سرکار خانم شراره فرنژاد حرفهای شنیدنی زدند و یکی از بخش های جذاب گفتگوی من در آن بعد از ظهر داغ تابستانی شد . و اینک ادامه گفتگو بدون روتوش , بدون سانسور با عبور از همه خط قرمز ها :
محمد : یکی از شایعه هایی که زیاد بود جالبه در مورد کسایی هست که به قول خودتون ازدواج کردن . در مورد آقای صالحی بود , در مورد آقای پهلوان بود و در مورد نینف به صورت وحشتناک زیاد
شراره : که من و نینف مثلا قراره با هم ازدواج کنیم
محمد : آره
شراره : (باخنده) حداقل دین هامون رو باید مشکلش رو یه جوری باید حل کنیم یا نه ؟
محمد : در مورد این مورد خیلی زیاد شایعه بود
شراره : نینف .... هیچ وقت یه همچین صحبتی بین من و نینف نبوده ولی شاید یه مرد ایده آل باشه واسه زندگی کردن . بهترین دوست من همیشه بوده می گم و هست و خواهد بود . هیچ وقت صحبت ازدواج بین ما نبوده . (باخنده) حالا شاید اینجوری بگم باید خواستگاری من
محمد : الان که اتریش هستش
شراره : آره الان اتریش هنوز نرفته آمریکا . بره امریکا بهتره از اونجا خواستگاری کنه حداقل امریکا رفتن بیشتر حال می ده (باخنده)
محمد : شما که خودتون گفتین راحت می تونین برین امریکا
شراره : فکر می کنم به خاطر ویزاهایی که تو پاس ما خورده اینور اونور رفتیم کانادا رفتیم بعید می دونم ما خیلی دردسر داشته باشیم بابت گرفتن ویزای امریکا و اصولا فامیل هم زیاد اونجا داریم . هیچ وقت سعی نکردم اقدام کنم
محمد : قضیه ای که به نظر من در مورد آقای علیرضا طباطبایی یا برزویه بدیهی شایعه کمتره اونها کمتر در ارتباطن مثلا واسه تولدشون چند ساله ما هر کاری می کنیم یه میتینگی بذاریم پیداشون کنیم تقریبا غیر ممکنه
شراره : یه موردش یکی از دخترخاله های منه " سحر " . خوب بعضی هاشون زیاد ارتباط دوست ندارن . مثلا ساناز چرا . ساناز همه جا هست . همیشه ok . عکس میندازه . سحر از عکس انداختن فرار می کنه . این دیگه خصوصیات ادم هاست من خودم دوست دارم کسی میاد عکس میندازه یا مصاحبه . بخاطر اینکه یه جورایی از اول آریان به نوعی من نماینده قسمت دخترها بودم حالا یه مقدار هم انگلیسیم خوبه زمانی که خبرنگارها خارجی میومدن همیشه عضو ثابت که با خبرنگار مصاحبه کنیم من و نینف و علی هستیم . من از قسمت دخترها . چون خیلی خارجی ها اصرار دارن با دخترها حرف بزنن . براشون جالبه تو مملکت اسلامی دخترها دارن می خونن خیلی اصرار می کنن که اگه مصاحبه می ذاریم همه گروه نمیان دختر ها یکشون بیاد . همیشه خیلی اصرار در این موضوع دارن همیشه من مثلا بودم و تو این مصاحبه ها من بیشتر بودم
محمد : یکی از حاشیه ها یا شایعه بگیم بهتره می گن شما رابطه خوبی با دختر خاله ها ندارین
شراره : من !!! (با تعجب و خنده) . ساناز هر روز اینجاس . الان سر سریال کلاه پهلوی از اونجا که ازاد می شه بدو بدو میاد اینجا . یه چیز جالب بهتون بگم . رابطه کاملا ok دخترخالگان با هم داریم هیچ مشکلی هم نداریم همیشه هم با هم ok هستیم .
محمد : (باخنده) اخه می گن همیشه اینها با هم قهرن ؟
شراره : ما !!! (باز هم با تعجب بیشتر و خنده) .خیلی عجیبه ما چطوری با هم قهریم که همیشه تو یه اتاقیم چه طوری همدیگر رو تحمل می کنیم تو هتل این همه مدت ؟ شب تا صبح با هم می خوابیم بلند می شویم
محمد : شما کامپیوتر خوندین دیگه
شراره : بله
محمد : تو زمینه کامپیوتر هم فعالیت دارین ؟
شراره : اصلا . فقط واسه قسمت فتوشاپ واسه عکاسی استفاده می کنم یعنی edit عکسها در همین حد
محمد : ممکن نیست بعدا فعالیت داشته باشین ؟
شراره : نه . راستش رو بخواین اصلا رشته مورد علاقه من نبوده . من زمانی که کنکور دادم دندانپزشکی می خواستم نشد . پزشکی و غیر پزشکی رو هر دو می تونستیم امتحان بدیم الان رو نمی دونم . غیر پزشکی رو قبول شدم یعنی کامپیوتر . بعد از اونجا که پدرم گفت هر سال بدتر می شه اگه تو یکسال صبر کنی دوباره کنکور بدی ممکنه شرایط سخت تر بشه این رو پشتش رو بگیر برو جلو . اسم نویسی کن شرکت کن . هیچی دیگه , رفتیم توش موندیم دیگه یعنی تا آخرش رفتیم و الا رشته مورد علاقه ام نبود من .
محمد : شنیدم یه اهنگی دارین واسه خیریه می سازید
شراره : این اهنگ مال سازمان جهانی غذا هستش که برای جاهایی که مثلا زلزله پیش میاد و اینجور چیز ها غذا می رسونن . روی تصاویری که نشون داده بودن به علی پهلوان , علی هم آهنگ ساخته هم شعر گفته جالب هم هست با تصویر خیلی مچ شده . برای من گذاشت شنیدم کارهاش هم تقریبا انجام شده مراحل اخرشه باید خواننده ها بخونن کر بخونه و دیگه تقریبا به زودی ارائه بشه
محمد : این بزودی کیه ؟
شراره : این بزودی رو نمی دونم اینقدر ما این بزودی ها رو گفتیم و این بزودی ها رو هیچ وقت نمی دونیم
محمد : گل اومد بهار اومد از اون بگین
شراره : گل اومد بهار اومد یکی از آهنگهایی بود که علی یکدفعه رو کرد. با توجه به این شرایطی که پیش اومده بود واسه ما کنسرت نمی تونستیم بذاریم خبری ازمون نبود . علی گفتش ما یه اهنگی بدیم حداقل مردم بدونن ما هستیم هنوز . بعد به عنوان یه هدیه نوروزی شد دیگه گذاشتیمش تو اینترنت که استفاده کنند .
محمد : چه اشکالی داره تک آهنگ بدین ؟
شراره : هیچ اشکالی نداره همین کاری که داریم می کنیم برای این داستان احتمالا به همین حالت بیاد بیرون . تک آهنگ بیاد بیرون
محمد : خوب آقای پهلوان می گن هوادارها می گن کم کاری کردیم ما بهتره آلبوم بدیم
شراره : خوب نظر خودشونه من خیلی موافق نیستم با این قضیه
محمد : البوم پنج رو ده سال دیگه احتمالا هوادارها می شنون ؟
شراره : نه اصلا . باید خیلی زودتر باشه . من که اهنگم رو ساختم
محمد : اهان خوب شد گفتین اهنگم رو ساختم . آقای پهلوان باهاشون صحبت می کردیم می گفتن همیشه تو البوم های ما شراره پنج شش تا اهنگ داره که قطعا سه تا چهارتاش , دو تا سه تاش میاد توی البوم
شراره : نه . من معمولا دو تا اهنگ می دم و دو تا اهنگم هم می یاد توی البوم
محمد : حالا در هر صورت چی شد که این استایل آریان رو پیدا کردین ؟
شراره : یعنی چی ؟
محمد : یعنی ... چطوری بگم ؟ آریان یه سبک بخصوصی داره چطور شد شما پیدا کردین این سبک چیه که هر آهنگی می سازین میاد تو البوم ؟ مثلا ممکنه پیام اهنگ بده به سبک اریان نخوره یا خود آقای پهلوان می گفتن یه سری اهنگهایی دارم یه سری کارهایی دارم که سبک اریان نیست . متوجه اید چی می گم ؟
شراره : من برام عجیبه این حرف رو زده بخاطر اینکه اکثر اهنگهایی که علی ساخته ما شنیدیم . اخه یه چیزی بهتون بگم هیچ کس نمی تونه تو چند سبک مختلف اهنگ بسازه مگر اینکه بخواهد بیزینسی عمل کنه و می دونین چی می گم .باز هم فکر کنم حسش اونقدر جواب نده . ما خودمونم تو اریان چند دسته ایم . یعنی یکمون مثلا من فکر می کنم خدای شش و هشت (8/6) ساختن نینف . اصلا انگار ساخته شده واسه اینکه شش و هشت بسازه . نینف خیلی خوب شش و هشت می سازه , موزیک ترانس و ایناش هم خوبه . مثلا من خودم توی یه لاین بخصوصی هستم . لاین موزیک های پاپ چهار چهارم (4/4) بیشتر هستم از دستم در رفت اون شش و هشت هنوز برام همونی . تو سبک و سیاقم شش و هشت نیست . هر کسی یه مسیری واسه خودش داره . مثلا قشنگ اهنگهای بترکونمون مال سیامک مثل پرواز . چند تا اهنگامون که اون تم های بندری داره همه کار سیامک افسونگر مثلا . اینا هم کارهای سیامک . هر کسی تو اریان خط خودش رو مشخص کرده . نزدیک هم هستیم ولی لزوما مثل هم نیستیم ولی با این حال حس هامون خیلی به هم نزدیکه . لزوما من بخاطر آریان اینجوری نمی سازم اصلا حسم این هست .
محمد : شاید این خیلی رویا پردازانه باشه ممکنه یه زمانی خودتون البوم بدین ؟ البوم شخصی جدای از آریان
شراره : خودم که نمی تونم بخونم
محمد : من هم واسه همین گفتم رویا پردازانه حالا مثل سیامک موسیقی بی کلام
شراره : نه
محمد : می دونین چی شد من این سوال رو پرسیدم . از اقای پهلوان هم همین سوال رو پرسیدم . اقای پهلوان گفتن که : ممکنه من یه زمانی جدای از اریان البوم بدم ولی موقعی این کار رو می کنم که .... اینجوری گفتن : قرار نیست ما خودمون با آریان رقابت کنیم یه زمانی اگه سبک ها اهنگها خیلی متفاوت بشه از آریان اون موقع شاید
شراره : دقیقا . حتی یه چیزی بهتون بگم بچه های ما از جمله نینف و علی خیلی برای این طرف اون طرف اهنگ ساختن . بعضی موقه ها پیش میومد اینقدر اهنگه قشنگ بود بچه ها درگیر می شدن با علی یا نینف می گفتن چرا این اهنگ رو دادی به اونا خوب ما خودمون می خوندیم . ما یه همچین داستانهایی بعضی موقع ها داشتیم .
محمد : یه سوال نمی دونم بگم غافلگیر کننده , فلسفی . غیر از گیتار چه سازی می زنید ؟
شراره : هیچی
محمد : گیتار به نظر شما چه رنگیه ؟
شراره : وقتی می زنم ؟
محمد : آره
شراره : رویایی
محمد : خوب چه رنگی ؟
شراره : یه رنگ رویایی , رویایی رنگ نداره دیگه
محمد : موسیقی چه رنگیه ؟ ؟
شراره : ....
محمد : سخته ؟
شراره : نه . آبی
محمد : ربطی که به ابیته و قرمزته نداره که ؟ (با خنده)
شراره : نه اصلا . اگه بخواین اونجوری حساب کنید که من رنگم قرمزه
محمد : دو آتیشه ؟
شراره : نه اصلا من پرسپولیسی نیستم من اصلا اهل تیم خاصی نیستم . از این نظر می گم که رنگ مورد علاقه ام قرمزه . قرمز و قهوه ای تو این مایه رنگهاس . دلیل اینکه می گم موسیقی ابیه , آبی یه رنگ آسمونیه به نظرم. رو اون حساب گفتم موسیقی آبیه
محمد : کدوم یکی از آهنگها آریان شبیه زندگی خودتونه ؟
شراره : .................(فکر و سکوت طولانی) سخته . برای اینکه ما یکسری آهنگهامون ... من خودم جز اون دسته ادمهاییم که معمولا یکسری اتفاقات روم تاثیر میذاره شعر می گم در نتیجه شعرهای خودم خیلی اش برای خودم اتفاق افتاده این یه داستان یا مثلا تو هر مقطعی یه آهنگی با زندگی من ok بوده باشه مثلا . می دونین چی می گم ؟ یعنی نمی تونم بگم لزوما فلان آهنگ شبیه زندگی منه چون زندگی دائم داره تغییر می کنه ما ده ساله تو گروه آریان داریم زندگی می کنیم . تو هر مقطعی یکی از اون اهنگها با شرایط زندگی شما جور در میاد . نمی شه دقیقا بگی یه آهنگ چون ریتم زندگی آدم همیشه یه جور نیست .
محمد : مثل اهنگ نامهربون . فکر کنم یکی از اون اهنگهایی که می شه گفت شبیه زندگی شماست . می شه اینجور گفت ؟
شراره : نه ... تو مقطع خودش تا حدودی . تو مقطع خودش می تونسته . چون من اصلا قبول ندارم که هر کسی زندگیش یه ریتم مشخص داره . اصلا همچین چیزی نیست شما اینقدر اتفاق تو زندگی شخصی می افته ممکنه فرض کنید یه مسئله اجتماعی شما رو به هم بریزه . نه اصلا یه آدم بیاد شما رو به هم بریزه . می دونین اینقدر شرایط آدم فرق می کنه .آدمهایی که تو زندگی آدم میان فرق می کنن که تو هر مقطعی ممکنه یکی از آهنگها حتی آهنگ خود ما نه .مثلا من خودم آهنگ خیلی ها رو گوش می دم بعد یه اهنگی رو گوش می دم بعد چطور می شه این آهنگ به مسائل زندگی من ربط داشته باشه . خیلی مواقع یه حس مشابه تو یه نفر دیگه هم پیش اومده
محمد : کلیپ قرار نیست بسازین ؟
شراره : فعلا که نه
محمد : پس شایعه این کلیپ تب چی بود ؟ اهنگ تب رو کلیپ کنین . البته خود آقای پهلوان هم تکذیب کردن
شراره : نه من هم چیزی نشنیدم یادم نمیاد
محمد : عاشقانه ترین آهنگ آریان ؟
شراره : ما معمولا آهنگهامون عاشقانه اس (با خنده)
محمد : یکی اش دیگه خیلی عاشقانه اس . البته به نظر من ها . به نظر من به عنوان یه شنونده
شراره : شما به نظرتون کدوم اهنگه ؟
محمد : گل من
شراره : خوب آره . گل من جزء آهنگهای خیلی پر طرفدار ماست . گل من جزء اون آهنگهایی که خود ما بازتابش رو تو مردم داریم . شروع می کنیم به خوندنش رو سن اصلا جیغ و داد ملت میره رو هوا . یه اهنگ آس علی پهلوان . جزء آهنگهای مورد علاقه من هم هست شدید .
محمد : این که گفتم کدوم اهنگ شبیه زندگی شماست . به نظر من تو آلبوم چهار اهنگی که اقای صالحی دارن
شراره : کدوم اهنگش
محمد : نگو! . فکر می کنم آقای صالحی داشته یه جورایی با یکی حرف می زده این شعر رو گفته . می دونین چی می گم ؟ یه تراژدی تو ترانه هست
شراره : آهان . خود پیام باید بگه .
محمد : در مورد فن ها و هوادارها صحبت شد . اولا نظرتون راجع به هوادارها چیه ؟ فن های آریان
شراره : خیلی خوب
محمد : خیلی خوب که آره اما قبول دارین گاهی هم خیلی رو اعصابن ؟ خیلی زیر ذره بین هستین . مثلا سوالایی می پرسن . بی خیالشون بشی از شما می پرسن سطل اشغال خونت چه رنگیه ؟ چه می دونم اشغال میذاره دم در ؟
شراره : ببینید وقتی شما به یه مکانی یه موقعیتی می رسید باید فکر خیلی چیزها رو بکنید . من یه بار بابام یه حرف قشنگی بهم زد . من خیلی ok شدم . خیلی بد اخلاق بودم بابام می دونست من فلان چیز رو می خوام مثلا بابا می شه فلان چیز رو از اون بالا به من بدی ؟ بابام می دونست اگه همون لحظه نده اینقدر می گم اینقدر می گم اینقدر جیغ و داد می کنم که دیگه بدو بدو اون کار رو انجام می ده . می گه شراره همون لحظه که کاری رو می خواد انجام بده سریع باید انجام بدی . ولی اوایل آریان بود یه بار به من گفت : بشین اینجا کارت دارم . گفتم : چیه ؟ . گفتش : حواست باشه ها الان دیگه از این به بعد یه عده آدم هستند که همین جوری که داری با ما رفتار می کنی ما پدر مادرتیم تحمل می کنیم با مردم نمی تونی اینجور رفتار کنی . اینا فرقی نداره براشون .براشون مهم نیست که تو الان تصادف کردی, با یه نفر دعوات شده , کسیت خدای نکرده فوت شده . اینا کاری ندارن اینا اون لحظه اون آدمی رو که دوست دارن رو دارن می بینن و انتظار دارن که طرف بهشون لبخند بزنه
محمد : پس شما خوشبختانه مشکلی با هوادارها نداری حتی هوادارهایی که خیلی گیرن خیلی رو نرو اعصابن
شراره : بالاخره نمی شه گفت آدم مشکل پیدا نمی کنه ولی من سعی می کنم که ناراحتشون نکنم
محمد : اخه خیلی از شایعات از هوادارها در می یاد تا بقیه
شراره : من اصلا به شایعات اهمیت نمی دم . چون می دونین من رو به چند نفر تو آریان چسبوندن ؟ من اصولا به شایعات اهمیت نمی دم شما هر چقدر اهمیت بدی بیشتر به این شایعات دامن می زنی . در مورد همه ادم هایی که به نوعی تو چشم مردم هستند مردم می بیننشون شایعه وجود داره هیچ کاریش هم نمی شه کرد .
محمد : به هر حال چون ما با فن ها در ارتباطیم گاهی خود من به شخصه واقعا از دستشون عصبی می شم نمی دونم شما چه صبر و تحملی دارین ؟ یه مثال واستون بزنم . پارسال کنسرت کیش . شهریور ماه . من تو خونه طرفه های ساعت فکر کنم یازده دوازده شب آنلاین شدم . فن ها شروع کردن از کنسرت کیش پرسیدن . گفتم گزارشش رو میذاریم تو سایت . بعد یکی از فن ها یه سوال خنده داری کرد . گفت : می دونی خانم فرنژاد با کدوم یکی از دوستاش رفته کیش ؟ گفتم خدایا جواب این رو چی بدم ؟ گفتم : صبر کن یه ده دقیقه من زنگ بزنم ازشون بپرسم . حالا ایشون فکر کرد من شماره شما رو دارم و زنگ می زنم و شما جواب تلفن من رو می دین و اینا . بعد ده دقیقه پرسید : چی شد پرسیدی ؟ گفتم : اخه عزیز من , من اینجا تو خونه ام تو اتاقم پشت کامپیوترم از کجا بدونم که ایشون با کی رفته کیش ؟ حالا فرض کن ایشون با دوستش چی بگم الناز رفته کیش . چه فرقی به حال من و تو داره ؟
شراره : (در طول این خاطره خانم فرنزاد فقط می خندیدن) دوست دارن دیگه هیچ کاریشون نمی شه کرد . اصلا چیز عجیبی نیست . شاید اوایل برای ما خیلی عجیب بود ولی الان دیگه نه
محمد : واقعا فکر می کردین اون موقع که قشم رفتین رو صحنه آریان به اینجا برسه ؟
شراره : اصلاً
تلفن خانم فرنژاد زنگ خورد . تا خانم فرنژاد تلفن رو جواب بدهند من هم استراحتی بکنم و نوشیدنی بخورم و از پذیرایی خانم فرنژاد که مدتها بود اماده بود استفاده کنم . تا بخش بعدی گفتگو منتظر بمانید
ادامه دارد ....

یکشنبه

Entry for 06 Sep 2009


اولين اجرای آريان بدون نينف

گروه آريان برای اولين بار بعد از رفتن رهبر ارکستر خود نينف اميرخاص به روی صحنه رفت. اين گروه در دو اجرای 50 دقيقه ای در روزهای 28 و 29 مرداد ماه 88 برای مهمانان شرکت LG با حضور سانگ ايل کوک بازيگر محبوب سريال کره ای جومونگ در بين مدعوين به روی صحنه رفت. شهاب حسينی به عنوان نوازنده مهمان کيبورد و عميد بنکدار به عنوان نوازنده مهمان گيتار بيس برای اولين بار با آريان به روی صحنه آمدند. در انتهای کنسرت علی پهلوان از مدعوين خواست که نينف را که جای خاليش بسيار محسوس بود تشويق کنند.


حواشی كنسرت گروه آريان

حواشی کنسرت ال جی و تمرين ها- از آنجايی که تولد سيامک خواهانی با تمرين های اين اجرا همزمان شده بود، سيامک شمع های کيک تولد خود را در وقت استراحت تمرين فوت کرد. پيشتر بارها پيش آمده بود که آريان در اين تاريخ در کيش کنسرت داشت و آريانی ها تولد سيامک را بر روی صحنه به او تبريک گفته بودند.- عليرضا طباطبايی که مدتی است دچار مشکل ديسک کمر شده از هر فرصتی حين اجرا و تمرين استفاده می کرد تا برای تسکين درد خود روی زمين دراز بکشد.- از بين اعضای گروه آريان تنها دو نفر سريال جومونگ را تاکنون دنبال کرده بودند اما اکثراً می گفتند که خانواده هايشان به اين سريال علاقه زيادی نشان می دهند.- نينف اميرخاص پيش از رفتن، يک سی دی و يک مجموعه از اطلاعات لازم برای نوازنده کيبوردی که قرار بود بجای او بنوازد تهيه کرده بود که بر آن اساس شهاب حسينی تمرين های خود را برای اين اجرا انجام داد و با آمادگی قبلی به تمرين های انفرادی و گروهی پرداخت.- يک هفته قبل از اجرا، نوازنده مهمان گيتار باس گروه، دارا دارايی، به اين علت که قبل از اعلام آريان با هنرمند ديگری برای اجرا در همان تاريخ قرارداد بسته بود، به سرعت عميد بنکدار را برای اجرای با آريان آماده کرد. بطوری که عميد نيز در تمرين های گروهی با آمادگی قبلی شرکت کرد.- در نبود نينف، علی پهلوان عهده دار تمرين ها و مسائل مربوط به اجرا بود.- قطعات اجرا شده در اين اجرا عبارت بودند از: بی تو با تو، گمشده من، افسونگر ، هنوز برام همونی ، نگو ، لحظه ها ، پرواز ، اجرای unplugged قطعات خاطره انگيز ، بذار برم ، قاصدک ، آروم آروم و تب.- لباس آريانی ها پيراهن با رنگهای متفاوت با شلوار سفيد رنگ بود.
شاد و آرياني باشيد. نيما آريان دوست