شنبه

Entry for 12 Sep 2009


ادامه مصاحبه شراره فرنژاد


در پارت قبلی , گفتگو به جایی رسید که به گفته سرکار خانم شراره فرنژاد وقتی آریان در قشم روی صحنه رفت اصلا فکر نمی کردن به اینجا برسن و اینک ادامه گفتگوی من در آن بعد از ظهر داغ تابستانی . بدون روتوش , بدون سانسور با عبور از همه خط قرمز ها
محمد : فکر می کنید دلیلش چی بود که به اینجا رسیدین ؟
شراره : نمی دونم شاید خیلی دوست داشتیم برسیم (با خنده)
محمد : فکر می کنید چند سال دیگه گروه بمونید چون تو ایران کار گروهی کردن تقریبا غیر ممکنه
شراره : اصلا مشکل ایران نیست , اصولا تو موسیقی کار گروهی کردن کار سختیه . شما اونطرف رو نگاه کنید همین جاستین تیمبر لیت توی گروه بود الان جدا داره می خونه . وست لایف باز گروه بودن یکیشون جدا شد . نمی شه یعنی ناخودآگاه بالاخره یا یه شرایطی پیش می یاد یا یه نفر ازدواج می کنه دیگه دیگه نمی خواد ادامه کار موسیقی بده یا یه نفر احساس می کنه بهش فضا داده نمی شه یه ایده هایی تو ذهنش داره که تو گروه نمی چرخه می خواد لاین خودش زو بره جلو . هر اتفاقی می تونه بیفته کار گروهی کردن مختص اینه که ایران نشه انجام داد هیچ جای دنیا کار گروهی تو هر زمینه ای باز فکر کنم یه جای کار می لنگه .
محمد : در هر صورت چند سال دیگه فکر می کنید گروه بمونید چون شما یه جورایی رکورد رو شکستین دیگه 10 سال 12 سال ؟
شراره : بعید می دونم اگر اتفاق خاصی نیفته یعنی اجازه فعالیت داشته باشیم مشکل خاصی داشته باشیم
محمد : تا حالا شده ممنوع الفعالیت بشین ؟
شراره : اصلا . شده فعالیت نداشته باشیم ولی مهر ممنوع الفعالیت بهمون نخورده
محمد : تلخ ترین اتفاق آریان براتون چی بود ؟
شراره : رفتن نینف
محمد : رفتن نینف سخت تر بود یا کنسرت که لغو شد ؟
شراره : رفتن نینف . ما از این کنسرت ها که لغو بشه زیاد داشتیم
محمد : خوب این کنسرت رو آقای رجب پور نزدیک بود دیگه سکته کنه
شراره : آقای رجب پور مشکلش چیز دیگه بود که داشت سکته می کرد ما مشکل نداشتیم (با خنده)
محمد : علم بهتر است یا ثروت ؟
شراره : ثروت البته (با خنده)
محمد : موسیقی کدوم گروه یا خواننده رو دنبال می کنید . بین المللی , داخل , خارج ؟
شراره : تو ایران سیروان و سعید مدرس خیلی دوست دارم کارهاشون رو . کارهاشون یه رنگ خاصی داره . قشنگ تشخیص می دم . جالبه یه موزیک داشتم می شنیدم صدای سعید مدرس نبود ولی یه آن گفتم فکر کنم این سعید مدرس ساخته باشه و تحقیق کردم دیدم سعید مدرس ساخته . سیروان رو خیلی دوست دارم . هم آلبوم یکش رو هم آلبوم دو رو . بعضی آهنگهاش رو که می شنوم تقریبا دیوانه می شم .
محمد : نظرتون راجع به موسیقی رپ ؟ موسیقی که الان خیلی هوادار داره
شراره : من نسبت بهش خیلی سوسو هستم پنجاه پنجاه .
محمد : مگه اهنگی که خوندین "من اگه جای تو بودم" رپ نیست ؟
شراره : چرا اما ربطی نداره
محمد : رپ آریانیزه شده ؟
شراره : آره به نوعی رپ آریانیزه شدس ولی صحبت سر اینه که چه موسیقی رو بیشتر دوست دارم . من رپ رو جزء چیزهایی که خیلی دوست داشته باشم نیست . جالب اینجاس ما اصلا قرار نبود رپ داشته باشیم اقای رجب پور پیشنهاد داد یه رپ بذاریم بعد من و نینف داشتیم یه آهنگ مشترک کار می کردیم یه دفعه یه جرقه ای خورد تو سرمون که می خوای این رو رپ بریم . داستان اینجوری شد قراری نبود رپ بخونم .
محمد : اصلا به نظر شما رپ موسیقی هستش ؟ چون من خیلی راجع به رپ تحقیق کردم از خیلی از اهالی موسیقی پرسیدم . خیلی ها اصلا رپ رو موسیقی نمی دونن .
شراره : چرا واسه خودش یه سبک خاصی از موسیقیه وقتی این همه هم طرفدار داره . من هم نمی گم طرفدارشم یعنی چه طور بگم من تو ماشینم رپ نمی ذارم گوش بدم .
محمد : نظرتون راجع به گروه ها و موسیقی های زیرزمینی که بعد می شه رو زمینی بعد می شه بالا زمینی یا یسری موسیقی ها هست که بالا زمینی هست بعد می شه زیر زمینی چیه ؟ خیلی خواننده ها اصلا اینجوری خودشون رو معروف می کنن یه آهنگ می دن مثلا چاوشی سبک کارش خوبه اما اول اومد خودش رو تو اینترنت مطرح کرد بعد البوم داد . متوجه اید خیلی ها میان خودشون رو زیر زمینی معروف می کنن .
شراره : خوب این هم یه روشه
محمد : یا مثلا یه خواننده لس آنجلسی بود اومد اینجا
شراره : این یه روشه هیچ ربطی نداره حتما نباید یه مسیر خاص طی بشه آدم به یه جایی برسه یه نفر زبل تره میانبر می زنه اشکالی نداره
محمد : چرا شما میانبر نزدین ؟
شراره : ما زمانی که فعالیت می کردیم راه میانبر نداشتیم واقعا
محمد : یعنی چی ؟ یعنی اون موقع اینترنت نبود ؟ اینترنت بود که
شراره : ما از اولش شروع کردیم با سیستمی کار کردن و با شرکتی کار کردیم که به نوعی متعهد بودیم نسبت بهش نمی تونستیم جدا از اون داستان بریم . بعد یه چیزی بهتون بگم همون کسی رو که می گین یا به قول خودتون زیرزمینی فعالیت می کنن مگه ممنوع الفعالیت نیست ؟ چرا ما ممنوع الفعالیت نیستیم ؟ دلیلش همینه دیگه . ما همیشه یه کاری کردیم که ممنوع الفعالیت نشیم . یعنی همیشه مجاز به فعالیت باشیم شرایط رو طوری کردیم که اگه یه کم پامون رو این طرف تر می ذاشتیم همین اتفاق واسمون می افتاد. کج دار و مریض رفتیم جلو که اون اتفاق نیفته .
محمد : چقدر دردسر مجوز داره آهنگ و ترانه و غیره
شراره : زیاده . خیلی گیر می دن . حتی به حدی رسیده که به آهنگه های ما گیر نمی دن . می دونین چرا ؟ چون تمام گیرهای اونها رو فهمیدیم خودمون رعایتش می کنیم .
محمد : حتی من شنیدم باید اون جلد آلبوم رو هم مجوز بگیرین .
شراره : آره عکس هاش نباید مشکلی داشته باشه
محمد : فکر نمی کنید اگه یه گروه آریانی آمریکا بود خیلی راحتر و موفقتر بود ؟
شراره : .... نمی دونم چی بگم
محمد : آیا به نظرتون درسته موسیقی داخل و خارج چیزی که می گن لس آنجلسی رو مقایسه کرد ؟ مقایسه درسته ؟
شراره : یه چیزی بهتون بگم هیچ اشکالی نداره موسیقی رو با هم مقایسه کنیم و حتی خیلی راحت می تونم بگم الان اینجا خیلی از اونها جلوس با وجودی که اونها آزادی دارن ولی موسیقی اینجا خیلی جلوتر از اونوره . اون طرف من نمی دونم دارن چیکار می کنن . چون خواننده های خیلی خوبی اونجا هستن چرا این اتفاق داره میافته من نمی دونم یا اینجا خیلی نیروهای جونتر هست که عده اشون هم زیاده شعر خوب می گن آهنگ خوب می سازن و به اون سمت نمی رسه یه عده خاصی دارن اونجا فعالیت می کنن که شعر و آهنگشون تموم شده چه اتفاقی داره میافته نمی دونم . نظر من رو بخواین , خیلی از موسیقی های خواننده های اونطرف رسیده دستمون من مثلا خیلی عادت دارم آهنگ سلکت (select) می کنم و بعد پشت سر هم می ذارم تو ماشین گوش می دم شاید باورتون نشه مثلا می گم از آلبوم سیروان از آلبوم سعید مدرس اگه هست نه تا آهنگ داره چهار پنج تاش رو انتخاب می کنم شاید یکی دو تاش مورد پسند من نباشه ولی از یه خواننده ای مثلا مثل هلن که خیلی خوب می خونه من خیلی قبولش دارم تحصیلات تو اتریش داره تحصیلات موسیقی داره تحصیلات عالیه داره یه دونه آهنگش رو من پسندیدم . از یه آلبوم آنچنانیش من یه دونه آهنگش رو پسندیدم .
محمد : خواننده های اون طرف آب مثل ابی , سیاوش شمس در مورد اریان گفتن من خودم تو مصاحبه هاشون شنیدم اینا تاثیری رو کارتون داشته ؟
شراره : خوب آدم خوشش میاد مثلا سیاوش قمیشی خیلی از ما تعریف کرده من خودم خیلی سیاوش قمیشی رو خیلی دوست دارم . چرا تاثیر نداشته باشه آدم یه حس خوبی بهش دست می ده کسایی که پیشکسوت هستن وقتی تعریف کنن از آدم خیلی لذت داره
محمد : فکر می کنید نهایت آریان کجاست ؟
شراره : نمی تونید تعیین کنید نهایت واسه چیزی . درسته ما خیلی کشورها رفتیم ولی بین المللی نشدیم . موسیقی مون بین المللی بشه اون موقع نهایت آریان می تونه بشه
محمد : فضای موسیقی بین المللی شدن هست ؟
شراره : نه
محمد : نهایت خودتون ؟ تو گروه آریان یا جدا از اون به کجا برسین ؟
شراره : از نظر موسیقی ؟ همون بین المللی شدن
محمد : به غیر از کیریس دی برگ خواننده ای هست دوست داسته باسین باهاش بخونین ؟
شراره : قاعدتا ok هستش من دوست دارم با یسری خواننده ها بخونم ولی حالا نفر بعدی وجود داره یا کی باشه هنوز بهش فکر نکردیم
محمد : خاطره از کیریس دی برگ
شراره : من شاید کیریس دی برگ خواننده محبوب از دوران کودکیم هستش . روزی که علی گفت یه همچین کاری رو اومدیم و انجام دادیم من که قشنگ شوکه بودم و موقعی که رفتیم اونجا یه آدم خیلی خاکی و اصلا اون چیزی که آدم تصور می کنه کیریس دی برگ و فلان و اینا نیست . با یه لباس خیلی ساده اومد تو استودیو من اصلا تقریبا داشتم غش می کردم . واقعا این خواننده رو خیلی دوست دارم و یکی از زیباترین اتفاقات زندگی من بود خوندن با کیریس دی برگ .
محمد : خیلی ها سعی کردن این قضیه رو کوچک کنن . خوندن آریان با کیریس دی برگ . گفتن کیریس دی برگ یه خواننده ای که دیگه قدیمی شده هوادار نداره معمولا میاد با گروه هایی که مطرح نیستن کنسرت می ذاره که باز خودش رو مطرح کنه . این حرفها زیاد بود من تو مجله ها خیلی می خوندم . به نظر من آوردن کیریس دی برگ خودش یه اتفاق خیلی بزرگ بود بعد از بیست و هفت هشت سال سی سال بتونی یه چنین خواننده ای رو بیاری خیلی ها سعی کردن این اتفاق رو کوچک کنن . نظر خودتون چیه ؟ یه اتفاق ساده می دونستن یه جوری می خواستن بگن کیریس دی برگ عددی نیست حالا اینا خیلی بزرگش کردن . متوجه اید چی می گم ؟
شراره : نمی دونم چی بگم
محمد : من مجله های موسیقی رو می خونم خیلی ها از اون طرف به قضیه نگاه می کنن . گفتن رفته با فلان خواننده تو بحرین خونده یه خواننده که هیچ کس نمی شناخته کنسرت اجرا کرده خوب آریان مگه چیکار کرده ؟
شراره : خوب کسایی که اینها رو می نویسن باید فکر این هم باشن که با هر کسی نمی تونیم بخونیم ما یه کسی رو باید انتخاب می کردیم من کیریس دی برگ رو زیر سوال نمی برم چون از نظر من کیریس دی برگ اسطوره اس حالا این آدمها نظر خودشون رو دارن ولی نمی دونم نظرشون این بوده که ما با کی بخونیم ؟ ما با هر کس می تونستیم بریم بخونیم . دست رو هر کسی می تونستیم بذاریم و خوب مطمئنا از خداشون بود چون برای اونها فرق نمی کنه برای اونها جالب هم هست یه داستانی از ایران جالبه . ایران کشور شوخی نیست تو جهان یعنی به خاطر شرایطی که داره .قبل از این شرایطی که الان بوجود اومده و کلی اونطرف صدا کرده ولی قبل از این داستان همچین گروهی از ایران وقتی اینهمه خبرنگار برانگیزیم ما , اگه میان ایران در مورد یه چیز دیگه تحقیق کنن حتما تو برنامه اشون می ذارن که تو قسمت موسیقی با آریان هم مصاحبه کنن پس آریان مطرحه و فکر نمی کنم هیچ خواننده ای بدش بیاد با آریان بخونه ولی مشکل اینه که ما محدودیت داریم نمی تونیم باهاشون بخونیم
محمد : فکر می کنید یه آریان دیگه ممکنه بوجود بیاد ؟
شراره : نه . خیلی سعی کردن
محمد : حالا چرا گروه هایی که به سبک آریان شروع کردن موفق نبودن ؟
شراره : برای اینکه همیشه کپی سازی کار غلطیه برای اینکه مردم اورجینالش رو دوست دارن وقتی کپی اش رو می بینن لذتی نمی برن . دقیقا دلیلش همینه . بعد میافتن رو دور اینکه ای داره ادای اون رو در میاره ها براشون خیلی لذت نداره
محمد : مثلا خیلی گروه ها بودن که گروه کرشون رو سه نفر کردن سه تا دختر کردن یه فلوت اضافه کردن یه ویلونیست سعی کردن بگن ما یه سبک دیگه هستیم
شراره : گفتم دیگه اگه دارن همین کار رو انجام می دن یه سبک دیگه نیستن
محمد : فکر نمی کنید اول بودن هم خیلی بهتون کمک کرد ؟
شراره : چرا . صد در صد . ولی آخه همیشه هم همینه . همیشه اون ایده ای که اول اجرا میشه اولین نفر اجراش می کنه برنده اس دیگه
محمد : یه نفر که داره بجای نینف به گروهتون اضافه می شه ولی قرار نیست گروهتون کم و زیاد بشه ؟
شراره : فعلا نه
محمد : فکر می کنید همین تعداد کافیه ؟
شراره : چه لزومی داره کافی نباشه
محمد : با کسایی که رفتن ارتباط خاصی دارین ؟
شراره : منظورتون گلزار ؟
محمد : گلزار , گیتار بیس می زد امیرحسین مستعد , نینف هم که مشخصه
شراره : نه . از امیر که به شخصه خبر ندارم البته توی فیس بوک هست المان هست خبر دورا دور داریم . ازدواج کرده بچه دار شده ولی خبر مستقیم نه اینها رو هم من از دور و بر شنیدم . رضا هم اینقدر گرفتاره در حد خبرهایی که همه دارند ما هم داریم .
در اینجا صحبت هامون ناخوداگاه رفت به سمت گلزار و زمانی که در آریان بود و جدا شدنش از آریان . برای خواندن گفتگوی من درآن بعد از ظهر داغ تابستانی و صحبتهای شنیدنی سرکار خانم فرنژاد تا بخش بعدی منتظر بمانید

ادامه دارد ....

مطمئنم اين پست يا حداقل بعدی 2 تا نظر بيش تر داره چون درباره ی گلزار كه اين روزا در بازداشت هم به سر می بره؛ نوشته شدهD:
گلزار منفور

هیچ نظری موجود نیست: